مرثیه ای برای کرویف، افسانه ای که در گذشت

به همین سادگی؟ نیم‌خط ‌خبر در معمولی‌ترین روز هفته، صاحبِ آن اندام ترکه‌ای، موهای لخت و ساق‌های غیرقابل پیش‌بینی را برای همیشه از دنیا می‌گیرد. نیم‌خط خبر با کلیدواژه‌های آرامشِ همیشگی و بارسلونا. انگار نه انگار که یوهان زمانی به عنوان یک پادشاه به شهر قدم گذاشته بود. ساعت‌ها قبل از فرود هواپیمای او، فرکانس همه رادیوها روی گزارش زنده از فرودگاه تنظیم شدند وهمه راننده‌تاکسی‌های بندر بارسلون، آرزو داشتند راننده او از فرودگاه تا محلِ اولین کنفرانس باشند.

آن‌جا  کرویف یک بت انسانی بود که هر روز بیشتر از قبل مردم را به این پرستش متقاعد می‌کرد. یوهان که غرورِ از دست‌رفته را به کاتالان‌ها بازگردانده بود، هم بین دو نیمه و هم در پایان هر مسابقه، بدون استثنا به سراغِ کمدش می‌رفت تا استوانه‌های کوچک سفید و نارنجی را آتش بزند.





هانس ویسویلر، اولین مربی کرویف بود که درباره سیگار کشیدن به این سوپراستار تذکر داد و کاری کرد تا کمی بعد هافبک هلندی چنین جمله‌ا‌ی را در رسانه‌ها مطرح کند:«هانس مربی موردعلاقه من نیست». واضح بود که از بین ستاره سیگاری و مربی منزجر از سیگار، تنها جای یک نفر در باشگاه خواهد بود. انتخاب بین این دو نفر برای بارسلونایی ها ابدا کار سختی به نظر نمی رسید.

دوازده سال بعد از اخراج سرمربی آلمانی منفور کرویف از بارسلونا، اسطوره هلندی به عنوان سرمربی به تیم موردعلاقه‌اش بازگشت. عادت سیگارکشیدن او در همین دوره اوج گرفت و خبرِ تلخ امروز، در واقع تاوان دو فصل اول حضور او روی نیمکت بارسا به عنوان سرمربی تیم است. کرویف در دو سال اول مربیگری بارسا به جام در جام اروپا و کوپادل‌ری رسید اما نتوانست به سلطه رئال بر لالیگا پایان بدهد تا استرس روی نیمکت تیم به اوج برسد.





تا یوهان هیچ روزی را بدون سوزاندن 20 نخ از سیگارهای کمل محبوب‌اش تمام نکند و قبل از هر بازی در راهروی نیوکمپ و حتی در جریان بازی روی نیمکت تیم، مثل قهرمان‌های فیلم‌های کلاسیک از سیگار کشیدن دست برندارد. در پایان این روزهای پراسترس، کرویف ناچار به جراحی قلب شد و بعد از این جراحی، پزشکان او را متوجه کردند که ادامه سیگارکشیدن، زندگی‌‌اش را خیلی زود به پایان خواهد رساند. داستان عاشقانه کرویف و سیگار، در سال 1991 به جدایی ختم شد. او حالا به توصیه پزشکان‌اش روی نیمکت آبنبات چوبی می‌خورد تا رفته‌رفته از عادت سیگارکشیدن فاصله بگیرد.

خیلی زود تاثیرات مثبت این ماجرا عیان شد.«تیم رویایی» درست در همان دوره زمانی شکل گرفت. آن‌ها بلاخره به 5 قهرمانی متوالی رئال در لالیگا پایان دادند و با فوتبالی چشم‌نواز، 4 بار متولی قهرمان لالیگا شدند. حالا کرویف دیگر سیگار دود نمی‌کرد و به جای آن، تیم های رقیب را با توتال فوتبال، دود می‌کرد و به هوا می‌فرستاد.





همان فوتبالی که در آن دروازه‌بان اولین مهاجم بود و مهاجمِ نوک، اولین مدافع. سالِ 91 هم انگار برای جانشینی سیگار با آب‌نبات دیر بود. حالا، بعد از این لبخندربایی مسلحانه از همه هواداران خالق ضربه فانتوم، همه باز هم جمله تاریخی او به یاد خواهند آورد:«من دو اعتیاد در زندگی‌ام داشتم. فوتبال و سیگار. اولی همه چیز به من داد و دومی تقریبا همه چیز را از من گرفت»